زبان شناسی وبلاگ نویسی از جهت نوع روایت
این جور زبانهای وبلاگ نویسی را میشود نوعی داستانواره تلقی کرد که با استفاده از طرح شخصیت به مطلب یک جنبهی عینی میدهند و آن را از حالت انتزاعی بیرون میکشند. از سوی دیگر برخی شاخصههای دیگر داستانی هم توی آن ها دیده میشود که آنها را به دایرهی داستان نویسی نزدیک و نزدیکتر میکند. وقتی شما در مورد یک چیز نظرت را صریحا اعلام میکنی یعنی بیپرده حرف می زنی، این میشود همان زبان علمی که تاویل بردار نیست ولی وقتی همان حرف را در لفافه و پیچیده به چیزهای دیگری بیان می کنی این میشود زبان ادبی. زبان ادبی هم روایی و غیر روایی دارد. زبان روایی هم داستان و غیر داستانی است. زبان وبلاگ نویسی نوعی زبان روایی غیر داستانی است، چون در داستان پردازش داریم ولی در گونه های دیگر نیازی به پردازش نیست یا مجالش نیست یا اصلا نمی شود باشد. در زبان روایی از جنبههای عینی و محسوس کمک گرفته می شود ولی در زبان غیر روایی از جنبههای نامحسوس و انتزاعی استفاده میشود و البته هرکدام کاربرد خودش رادارد ولی در رویارویی با مخاطب عام چارهای جز انتخاب زبان روایی و استفاده از آن نیست. به مثالهای زیر توجه کنید:
1. کمک به ناتوانان خوب است. ( بیان غیر روایی )
2. وقتی آدم میبیند کسی از پا افتاده و دستش به دهانش نمیرسد و آه ندارد و با ناله سودا میکند، خوب آدم دلش میسوزد و انسانیتش گل میکند به حکم انسان دوستی و نوع دوستی و کمک به ناتوانان، کمکش میکند. هرجوری هست کمکش میکند. ( روایت غیر داستانی یا داستانوارهای )
3. وقتی دیدم حاجی ولی کنار دکهاش نشسته و زیر بغل پیرمرد را گرفته، خیلی خوشحال شدم. وقتی به خودم آمدم دیدم مردم جمع شدهاند و با تعجب به من و حاجی ولی و پیرمرد زل زدهاند. رضا گفت: دست مریزاد رفیق! روی هرچی مرد را سفید کردی. بعد جمعیت هم کف و سوت زدند و دور مارا تنگتر کردند و ما را بالا انداختند. آن روز یکی از بهترین روزهای زندگیام بود. ( روایت داستانی )
ضروری و بارزترین شاخصههای عمومی زبان روایی:
1. برخورداری از جنبهی عینی
2. اشاره به یک یا چند شخصیت و نماد محسوس
3. وجود بهانهای برای روایت و بازگویی
شاخصههای اختصاصی زبان وبلاگ نویسی و ژورنالیستی:
1. تطبیق ویژگیهای روایت شده در ضمن یک شخصیت، بر موقعیت مورد اشاره در زمینهی متن
2. توجه به آیتمهای روزمره و تعبیرات و پدیدههای روز جامعه
3. دخالت راوی در روایت و طرح و موضوع و محتوا و ارزیابی او دربارهی این شاخصهها
4.شکستن زبان و پرایش دادن آن به زبان گوچه و بازار یا زبان عامیانه و تااندازهای فاصله گرفتن از زبان علمی و نوشتاری و کتابی و رسمی زبان متشخص دستورمند یعنی زبانی که قاعدههای دستوری بیشتر برآن تطبیق داده میشود و بیشتر در مورد آنها مصداق پیدا میکند.