حسنی سه شنبه 88/5/20 , 5:35 ع • قصه های باستان , • نظر به نام خداوند روح و روانیکی بود یکی نبودزیر گنبد کبود غیر از خدا هیچ کس نبودحسنی نشسته بودباباش بهش گفت:حسنی، به چیزی دست نزنی!